For all those times you stood by me
For all the truth that you made me see
For all the joy you brought to my life
For all the wrong that you made right
For every dream you made come true
For all the love I found in you
I'll be forever thankful baby
You're the one who held me up Never let me fall
You're the one who saw me through through it all
پ.ن:پنجم مرداد ۱۳۸۷
![]() |
واقعا چرا آدم شب امتحان یاد شکست ها و غم هاش توی زندگی می افته و
هیچ جوره بیخیال نمیشه؟
![]() |
-تصمیمت رو گرفتی؟
-آره.خیلی وقته بهش فکر کردم.
-به چی؟به خودت یا به من؟
-به رویاهامون.
-تصمیمت رو گرفتی؟
-آره.خیلی وقته بهش فکر کردم.
-به چی؟به خودت یا به من؟
-به رویاهامون.
![]() |
![]() |
صبح ها توی رختخوابم غلت میزنم و سعی میکنم بیدار نشوم و ادامه ی خواب مزخرف شب قبل
را ببینم.نمیشود.خواب از سرم پریده است و همه ی صداها را خوب میشنوم.دستم را همین
طور که چشم هام را بسته ام دراز میکنم پایین تخت و کیفم را پیدا میکنم.بعد که میگردم عقب
پاک سیگاری که یادم است شب قبل حوالی ساعت نه خریدم و یک نخش را کشیدم.
بعد درش را با انگشتهام به طرز ماهرانه یی باز میکنم و یک نخ بر میدارم و کبریت را
آتش میزنم.همیشه فندکم یا بنرین تمام میکند یا گم میشود.
سیگار را همینطور که چشم هام بسته است و کرختم دود میکنم.کمی پنجره را باز میکنم که
اتاق را دود برندارد و نفس نگیرد.اتفاق های دیروز و امروزی که هنوز نیامده را مجسم
میکنم.تو حالا کنار زاینده رودی و قدم میزنی.من روی تخت افتاده ام و توی ذهنم دارم
به دستهای تکه تکه شده ی جواد و شکم بالا آمده ی منصوره و دختر کوچکی که برای
آینده اش نگران است فکر میکنم.به اسم قشنگش که قرار است مهربان باشد.به دوربینم
که یادم نرود برای عکاسی امروز شارژش کنم.به گوشم که سوراخ دومش را هم کردم که حرف
های مردم خوب بچکد از بینش.و شاید هم بماند و سوراخش را ببندد.
به سه صفحه ی طلسم شده و مانده ی کتاب خرده جنایت های زناشوهری که افتاده
زیر تخت.و شاید به مینا که دل توی دلش نیست که پذیرشش را بگیرد و مثل هزاران
آدمی که برای فکرهای بزرگشان رفتند برود و من که مانده ام و خیابان هایی که هر روز
به جا پاهای آ دم هایی مثل من عاشق است.
دلم تنگ است برای لگد پرانی های دلم.
سیگار که تمام میشود لاشه اش را می اندازم توی دستشویی و سیفون را میکشم.
![]() |
![]() |
![]() |

هوس سیصدو شصت خوردن.جینگولک بازی.ترکوندن.جیغ زدن.مهمونی رفتن.سیگار و سیگار و بازهم سیگار.